مورد ضرب کتک واقع شدن. (فرهنگ فارسی معین). ضرب دیدن و صدمه دیدن از کسی با دست یا چوب و مانند آن. شکنجه دیدن. آزار دیدن. جفا دیدن. رجوع به کتک و کتک زدن شود
مورد ضرب کتک واقع شدن. (فرهنگ فارسی معین). ضرب دیدن و صدمه دیدن از کسی با دست یا چوب و مانند آن. شکنجه دیدن. آزار دیدن. جفا دیدن. رجوع به کتک و کتک زدن شود
کسی را کتک زدن: آرامش در منزل، کتک خوردن: انتقام گیری در آینده ای نزدیک، کتک زدن یک بچه: بی عدالتی، خستگی بر اثر کتک کاری: مشغله زیاد، خودزنی کردن: باعث تمسخر خود شدن، تماشای کسانی که کتک کاری میکنند: تغییرات در موقعیت - لوک اویتنهاو
کسی را کتک زدن: آرامش در منزل، کتک خوردن: انتقام گیری در آینده ای نزدیک، کتک زدن یک بچه: بی عدالتی، خستگی بر اثر کتک کاری: مشغله زیاد، خودزنی کردن: باعث تمسخر خود شدن، تماشای کسانی که کتک کاری میکنند: تغییرات در موقعیت - لوک اویتنهاو