- کتک خورده
- لتیده ستیلده کوبیده آنکه مورد ضرب (کتک) واقع شده، زن روسپی ژولیده و جلف
معنی کتک خورده - جستجوی لغت در جدول جو
- کتک خورده
- Thrashed
- کتک خورده
- espancado
- کتک خورده
- verprügelt
- کتک خورده
- избитый
- کتک خورده
- побитий
- کتک خورده
- golpeado
- کتک خورده
- picchiato
- کتک خورده
- geslagen
- کتک خورده
- पीटा हुआ
- کتک خورده
- dipukul
- کتک خورده
- مضرّجٌ
- کتک خورده
- dövülmüş
- کتک خورده
- kipigwa
- کتک خورده
- প্রহারিত
- کتک خورده
- مارا ہوا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ستلیدن کوب خوردن چوب خوردن مورد ضرب (کتک) واقع شدن: ... (کتک مفصلی خورد)
آنکه مورد ضرب (کتک) واقع شده، زن روسپی ژولیده و جلف
شکاف برداشته بشقاب ترک خورده
آسیب دیده، کوبیده شده
سیلی خورده فقا خورده: (نه چرخ و چرخ ازو کاج خورده در جنبش نه کوه و کوه ازو کوس خورده بر بالا) (انوری انجمن)، پشت داده
مورد ضربه کارد واقع شده، نفرینی است: (والله من که دیگر از دست شکم کارد خورده این یک وجبی... ذله شده ام)
مقروع: اما فروشدگی میان علت درنگ هوای کوب خورده بود در جرم، ضرب خورده مضروب
مورد ضرب (کتک) واقع شدن: ... (کتک مفصلی خورد)
Cracked, Crackly
треснувший , потрескавшийся
gerissen, rissig
тріснутий , тріщиний